کد خبر : 524628

تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۲۱ زمان : ۶:۰۰

هشدار خداوند درباره قیامت‌

چه‌ خوب‌ بیان‌ فرموده‌ است‌ خداوند جلَّ و عزّ در سورۀ قیامت‌: وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ نَّاضِرَهٌ * إِلَی‌’ رَبِّهَا نَاظِرَهٌ. «در آن‌ هنگام‌ چهره‌هائی‌ با طراوت‌ و شکفته‌ بوده‌ و نظر بر جمال‌ لایزالی‌ پروردگار خود می‌کنند، و بر آیات‌ و تجلّیات‌ او مینگرند و او را در آن‌ جلوه‌ها می‌یابند.» وَ وُجُوهٌ یَوْمَئِذِ بَاسِرَهٌ * […]

چه‌ خوب‌ بیان‌ فرموده‌ است‌ خداوند جلَّ و عزّ در سورۀ قیامت‌: وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ نَّاضِرَهٌ * إِلَی‌’ رَبِّهَا نَاظِرَهٌ.
«در آن‌ هنگام‌ چهره‌هائی‌ با طراوت‌ و شکفته‌ بوده‌ و نظر بر جمال‌ لایزالی‌ پروردگار خود می‌کنند، و بر آیات‌ و تجلّیات‌ او مینگرند و او را در آن‌ جلوه‌ها می‌یابند.»
وَ وُجُوهٌ یَوْمَئِذِ بَاسِرَهٌ * تَظُنُّ أَن‌ یُفْعَلَ بِهَا فَاقِرَهٌ. «و در آن‌ هنگام‌ چهره‌هائی‌ افسرده‌ و غم‌ و اندوه‌ گرفته‌، و کدورت‌ و گرفتگی‌ آنها را إحاطه‌ کرده‌؛ گمان‌ می‌کنند عذابی‌ سخت‌ و دردناک‌ که‌ پشتها را می‌شکند بر آنان‌ وارد می‌شود.»
کَلَّآ إِذَا بَلَغَتِ التَّرَاقِیَ * وَ قِیلَ مَنْ رَاقٍ * وَ ظَنَّ أَنـَّهُ الْفِرَاقُ * وَ الْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاقِ * إِلَی‌’ رَبِّکَ یَوْمَئِذٍ الْمَسَاقُ. «نه‌ هرگز چنین‌ نیست‌ که‌ می‌پندارند، و انکار قیامت‌ می‌کنند؛ بلکه‌ زمانی‌ که‌ جان‌ انسان‌ به‌ سینه‌ برسد و به‌ استخوانهای‌ ترقوه‌ و گلو که‌ آخرین‌ نفس‌ و دم‌ انسانی‌ است‌ برخورد کند، و در آن‌ حال‌ گفته‌ شود: کیست‌ که‌ درمان‌ کند، و دعا و تعویذی‌ بدهد، و رُقیه‌ای‌ بنویسد ؟ و در آن‌ هنگام‌ که‌ دیگر دست‌ از همه‌ چیز کوتاه‌، و امید قطع‌ گردد و فراق‌ و جدائی‌ را نزدیک‌ ببیند، و ساقهای‌ پایش‌ به‌ هم‌ بچسبد و تکان‌ نخورد و دیگر قدرت‌ بر حرکت‌ نداشته‌ باشد (یا آنکه‌ همین‌ حال‌ احتضار و سکرات‌ مرگ‌ که‌ حال‌ اُفول‌ تن‌ است‌ به‌ ساقه‌ آخرت‌ که‌ طلوع‌ عوالم‌ غیب‌ است‌ بپیوندد، یا آنکه‌ ملائکۀ رحمت‌ یا غضب‌ آنقدر زیاد و فراوان‌ گرد آمده‌ و ساقه‌ یعنی‌ کوچه‌ داده‌ و از میان‌ آن‌ این‌ بنده‌ را به‌ مقصد برند) در آن‌ وقت‌، موقع‌ حرکت‌ دادن‌ و سوق‌ دادن‌ بسوی‌ پروردگار تو است‌ ای‌ پیامبر!»
فَلَا صَدَّقَ وَ لَا صَلَّی‌’ * وَلَـٰکِن‌ کَذَّبَ وَ تَوَلَّی‌’ * ثُمَّ ذَهَبَ إِلَی‌’ٓ أَهْلِهِ یَتَمَطَّی‌’ٓ * أَولَی‌’ لَکَ فَأَوْلَی‌’ * ثُمَّ أَوْلَی‌ لَکَ فَأَوْلَی‌’ٓ. این‌ آیات‌ دربارۀ أبوجهل‌ نازل‌ شده‌ است‌ که‌ پیغمبر صلّی‌ الله‌ علیه‌ و آله‌ و سلّم‌ را مسخره‌ میکرد و دعوت‌ آن‌ حضرت‌ را به‌ نماز و زکوه‌ و روز بازپسین‌ افسانه‌ میگرفت‌. آیه‌ میگوید:
«نه‌ تصدّق‌ میدهد و نه‌ نماز بجای‌ می‌آورد، ولیکن‌ إنکار خدا و تکذیب‌ روز قیامت‌ میکند و بر حقائق‌ جهان‌ و کلام‌ خدا و رسولش‌ پشت‌ میکند. و سپس‌ از نزد رسول‌ خدا بسوی‌ اهل‌ خود متکبّرانه‌ میرود، و در نزد آنان‌ به‌ جسارت‌ به‌ رسول‌ خدا افتخار میکند.
آری‌! جهنّم‌ سزاوار اوست‌، پس‌ سزاوارتر برای‌ او از هر چیز آتش‌ دوزخ‌ است‌.»
أَیَحْسَبُ الإنسَـٰنُ أَن‌ یُتْرَکَ سُدًی‌ * أَلَمْ یَکُ نُطْفَهً مِّن‌ مَّنِیٍّ یُمْنَیٰ * ثُمَّ کَانَ عَلَقَهً فَخَلَقَ فَسَوَّی‌’ * فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَالانثَی‌’ * أَلَیْسَ ذَ’لِکَ بِقَـٰدِرٍ عَلَی‌’ أَن‌ یُحْـِـیَ الْمَوْتَی‌’.[۱]
«آیا انسان‌ گمان‌ میکند که‌ مهمل‌ خلق‌ شده‌ و در برابر عالم‌ آفرینش‌ تعهّد و مسؤولیّتی‌ ندارد ؟ آیا این‌ انسان‌ اصلش‌ از منیّ ریخته‌ شده‌ نبود ؟ و سپس‌ در رحم‌ مادر بصورت‌ و شکل‌ علقه‌ و خون‌ بسته‌ شده‌ درآمد، و پروردگار او را به‌ شکل‌ و صورت‌ معیّن‌ و اعضاء و جوارح‌ و حواسّ معتدل‌ آفرید، و به‌ غرائز و ملکات‌ او را تسویه‌ فرمود. و آن‌ خدائیکه‌ از انسان‌ دو زوج‌ مرد و زن‌ را قرار داد، آیا چنین‌ پروردگار قدرتمندی‌ نمی‌تواند مردگان‌ را زنده‌ کند و آنها را به‌ جزای‌ کردار و رفتارشان‌ برساند؟»
در روایت‌ است‌ که‌ حضرت‌ أمیرالمؤمنین‌(ع) این‌ آیه‌ را بسیار تلاوت‌ میکرده‌اند: أَیَحْسَبُ الْإِنسَـٰنُ أَن‌ یُتْرَکَ سُدًی‌. «آیا انسان‌ چنین‌ می‌پندارد که‌ مُهمل‌ آفریده‌ شده‌ و به‌ خود واگذارده‌ شده‌ است‌؟» و اشک‌ از چشمانشان‌ جاری‌ می‌شد. و هر وقت‌ این‌ آیه‌ را تلاوت‌ میکردند، مکرّراً میخواندند.

پی نوشت ها :
[۱]ضمن‌ داستانی‌ سیّد ابن‌ طاووس‌ در کتاب‌ «الملاحم‌ و الفتن‌» طبع‌ نجف‌، ص‌ ۱۵۴ ذکر می‌کند.
آیت الله محمد حسین حسینی تهرانی/ نصایح

منبع : سایت اطلاع‌رسانی محافل مذهبی ( عقیق )
ارسال دیدگاه