کد خبر : 411708

تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۱۳ زمان : ۷:۰۰

نمی‌توانم پدرم را بپذیرم

سؤال: در دبیرستان مشغول تحصیل هستنم و در خانه با پدرم مشکل زیادی دارم به‌گونه‌ای که اگر کمی زبان درازی کنم مرا نزد همه سرزنش می‌کند. چندین بار هم کار به کتک کاری از سوی او انجامیده بدون اینکه دلیلی برای آن داشته باشد. در پی این اختلافات با خودم عهد بستم هرگز با او […]

سؤال:

در دبیرستان مشغول تحصیل هستنم و در خانه با پدرم مشکل زیادی دارم به‌گونه‌ای که اگر کمی زبان درازی کنم مرا نزد همه سرزنش می‌کند. چندین بار هم کار به کتک کاری از سوی او انجامیده بدون اینکه دلیلی برای آن داشته باشد. در پی این اختلافات با خودم عهد بستم هرگز با او حرف نزنم و برایم پذیرش او به عنوان پدر نیز سخت است. در خلال این ماجراها پسری نیز به من پیشنهاد دوستی داده است که بر درس و تکالیفم همه تأثیر زیادی گذاشته است.

سیمین، ۱۵ساله، از بوشهر

 

 پاسخ:

شما و پدرتان در تعریف درست از وظایف و مسئولیت‌های پدر و دختر دچار مشکل شده‌اید. پدرتان تصور می‌کند می‌تواند اشتباهات و بی‌ادبی های دخترش را با توهین و سرزنش در میان جمع اصلاح کند و شما تصور می‌کنید برای قبولاندن حرف‌ها و اجابت خواسته‌هایتان باید تا اندازه‌ای پافشاری و سماجت کنید که به حریم بی‌ادبی و لجاجت وارد شوید. بنابراین و در صورت ادامه وضع و شدت اختلاف امری طبیعی است. طبیعتاً برای اصلاح شرایط لازم است هر یک از شما به وظایف و لزوم احترام به حریم دیگری واقف گردد و برای روابط جدید را با رعایت اصول حاکم بین پدر و فرزند پی‌ریزی نماید. در شرایط جدید که شما باید برای ایجاد آن پیش قدم باشید، تحمل نظر مخالف دیگری، محبت در حد لزوم، اجابت خواسته و نظر دیگری در حد امکان و فراموش کردن هر گونه کلام و حرکت غیرمحترمانه اصول بدیهی تلقی می‌شود. پس از اصلاح اوضاع، راجع به خواسته پسر مورد نظر با والدینشان مشورت وضع آن‌ها کمک بخواهید.

ارسال دیدگاه