داستان‌های قرآنی راهنمای انسان

حجت‌السلام حمیدرضا حبیب‌الهی گفت: در داستان‌های قرآنی موضوعات مختلفی از پیامبران الهی نقل شده‌است که پندهای بسیاری را برای انسانها به‌همراه دارد که خداوند ازبیان نمودن تک‌تک این داستان‌ها هدف مشخصی را داشته است.

وی عنوان کرد: در داستان‌ حضرت‌نوح(ع) که ۹۵۰سال قوم خود را دعوت به خداپرستی کرد ولی عده معدودی ایمان آوردند.

وی عنوان کرد: پیام این داستان در این است که  باید در کار مثبت پایداری وجود داشته‌باشد. درداستان حضرت‌ابراهیم(ع) نقل شده‌است در زمان ایشان فقط حضرت‌ابراهیم(ع) خداپرست بودند که ایشان با استدلال حرف حق خود را اثبات نمودند پیام این داستان قرآنی در این است که حرف حق باید گفته‌شود و از بیان آن هیچ ترسی ایجاد نگردد. در قصه ی حضرت‌یونس این مفهوم آمده است خداوند می‌فرمایند چرا قوم خودرا رها کردی و ایشان را مأخذه می‌کند این آیه‌ی قرآن نشان‌دهنده‌ی علاقه بیش ازاندازه‌ی خدا به بندگانش در امر هدایت می‌باشد.

وی افزود: داستان حضرت موسی(ع) که در سوره ی کهف نقل شده‌است که بیان می‌دارد موسی همراه با حضرت خضر یکی از بندگان خدا دیواری را می‌بیند که حضرت‌خضر(ع) می‌گویند: این دیوارباید درست گردد ولی حضرت موسی(ع) می‌گوید این دیوار ممکن است به افراد آسیب وارد نماید و خراب گردد وحی پرسند چرا باید این دیوار درست شود که حضرت خضر(ع) می‌فرمایند: این دیوار متعلق به فرد صالحی بود که به خاطر عمل صالح خود در زیر این دیوار گنجی پنهان کرده بود که به پس از مرگش فرزندان او از این ثروت استفاده نمایند که این آیه قرآنی نشان‌دهنده این است که انسان‌ها باید در کارها صبوری داشته باشند و عجولانه تصمیم‌گیری نکنند.

وی ادامه داد: حضرت خضر(ع) بچه‌ای را می‌کشند که حضرت موسی(ع) می‌پرسند چرا این کودک را کشتی که ایشان می‌فرمایند: خداوند می‌خواستند که فرزند بهتری به این خانواده عطا نمایند و من باید این فرزند را می‌کشتم تا پدرومادر خود را به گمراهی و ضلالت نکشاند. این مطلب این پیام را عنوان می‌دارد که کارهای خداوند از روی حکمت است.