کد خبر : 525509

تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۹ زمان : ۸:۰۸

الگوهای غذایی / دلیل پرخوری چیست؟

الگوهای احساسی تغذیه خود را بشناسید در حالی که همه افراد گاه گاهی نه به دلیل نیاز جسمی، بلکه به دلایل احساسی غذا می‌خورند. بسیاری از افراد چاق، خوردن را به عنوان راهی برای مواجهه با احساساتشان می‌دانند. اگر بتوانید الگوهای تغذیه‌ای خود را نه برای رفع حوایج جسمی، بلکه برای مسائل روحی از آنها […]

پرخوری الگوهای غذایی / دلیل پرخوری چیست؟

الگوهای احساسی تغذیه خود را بشناسید

در حالی که همه افراد گاه گاهی نه به دلیل نیاز جسمی، بلکه به دلایل احساسی غذا می‌خورند. بسیاری از افراد چاق، خوردن را به عنوان راهی برای مواجهه با احساساتشان می‌دانند. اگر بتوانید الگوهای تغذیه‌ای خود را نه برای رفع حوایج جسمی، بلکه برای مسائل روحی از آنها تبعیت می‌کنید، شناسایی کنید نهایتاً قادر خواهید بود آن‌ها را تعدیل کرده و کنترل وزن خود را به شکل مؤثرتری به دست گیرید.

دلایل زیادی وجود دارد که افراد برای مواجهه با احساسات قوی خود به خوردن پناه می‌برند. این افراد وقتی بچه هستند، غذا برای آنان به معنای عشق است. این احساس با در آغوش گرفتن، غذا دادن، و سیرشدن توسط مادر ارضا می‌شود. بنابراین در می‌یابیم که خوردن ما را تسکین می‌دهد؛ یعنی خوردن غذا زمانی که ما از نظر احساسی سیر به نظر می‌رسیم، احساسی از سیری درونی به ما می‌دهد. همچنین خوردن می‌تواند راه خوبی برای ارضای احساسات باشد؛ زیرا غذا به راحتی در دسترس است. اگر تنها هستید، احتیاجی نیست به غذا تلفن زده و با آن قرار بگذارید. اگر احساس درماندگی می‌کنید، غذا شما را سرزنش نمی‌کند و دست رد به سینه شما نمی‌زند، بلکه برعکس زمانی که غذا احتیاج دارید، همیشه در کنار شما است. غذا همچنین در شما احساس انرژی فوری به وجود می‌آورد. غذاهای سنگین، لبنیات و غذاهای با پروتئین زیاد، می‌تواند آرام‌بخش باشد. این غذاها شما را خواب‌آلود یا کرخت می‌کنند. خوردن، فعالیتی است که اوقات بیکاری شما را پر می‌کند. سایر احساسات توضیح داده شده در خلال خوردن، زمانی اتفاق می‌افتد که شما عصبی، ناراحت یا مضطرب (خوردن، شما را فرو می‌نشاند)، ناامید، آسیب دیده یا عصبانی (شما را آرام می‌کند)، از نظر جنسی ناموفق (شما را ارضا می‌کند) و خوشحال (به شما کمک می‌کند جشن بگیرید) هستید.

 

عواقب خوردن احساسی

اگر از روی عادت پرخوری می‌کنید، خوردن احساسی می‌تواند بخشی از شکل زندگی شما بوده و الزاماً ارتباطی با حوادث زندگی روزمره شما نداشته باشد. ممکن است شما در کودکی پرخوری را آغاز کرده و این عادت تا بزرگسالی ادامه داشته باشد. یکی از مراجعین ما گفت که پرخوری او در ۹ سالگی یعنی زمانی که پدر و مادرش از هم جدا شدند شروع شد. مراجعه‌کننده دیگر، به یاد می‌آورد که چگونه غذا خوردن به او احساس لذت می‌داد، چون زمان سرو غذا، تنها زمانی بود که پدرش به او توجه می‌کرد. دیگری گفت که مشکل پرخوری او زمانی شروع شد که نوجوان بود و سعی می‌کرد به وسیله پرخوری با مشکل الکلی بودن مادرش مبارزه کند و این هرج‌ومرج، زندگی‌شان را به باد داد. وجود بحران در زندگی شما در بزرگسالی از جمله مرگ کسی که دوستش دارید نیز می‌تواند منجر به پرخوری و عواقب بعدی آن شود. یکی از مراجعین ما دچار مشکل اضافه وزن نبود؛ یعنی تا زمانی که بعد از ۱۸سال زندگی مشترک، شوهرش بر اثر ۱ سکته قلبی درگذشت. ولی بعد از آن او حتی متوجه نبود که ۲ سال اول (بعد از فوت شوهرش) طی شب‌های طولانی برای پر کردن احساس تنهایی‌اش به پرخوری پناه برده است. او آرام آرام چاق شده و عادت خوردن از ساعت ۷ بعدازظهر تا موقعی که به رختخواب می‌رفت، به شدت با او آمیخته شده بود. ۵ سال بعد، او هنوز به این عادت ادامه می‌داد در حالی حتی نمی‌توانست که به ۱ پرخوری احساسی تبدیل شده است. وی خیلی راحت الگوی مسامحه در غذا خوردن را رشد داده بود. یکی دیگر از مراجعه‌کنندگان، پرخوری را ۵ سال بعد از ازدواجش شروع کرد. اما هنگامی که او همراه با دکتر معالجش الگوهای خوردنش را بررسی کرد، متوجه شد که خوردن را به عنوان راه فراری از احساس شکست در ازدواج برگزیده است. او به یاد آورد که در زمانی بحرانی با همسرش در مورد عدم رضایت از زندگی‌اش صحبت کرده و از او خواسته است که با وی مدارا کند، ولی همسرش تقاضای او را رد کرده بود. او گفته بود که همسرش فردی است که در تمام مشکلات زندگی مشترکشان احتیاج به کمک داشته است، ولی همسرش این درخواست را رد کرده بود؛ از این رو وی احساس سرخوردگی، ناراحتی و سردرگمی کرده و برای فراموش کردن مشکلاتش به خوردن روی آورده بود. اکنون خوشبختانه او می‌داند که به دلایل احساسی، و غذا می‌خورده است.

 

مشکلات حاد ناشی از خوردن اساسی

در پرخوری حاد احساسی شما نمی‌خواهید با احساساتتان مواجه شوید، بلکه خوردن را برای ارضای خودتان انجام میدهید. برنامه غذایی شما ممکن است ۳ وعده غذا در روز و بدون تیم چاشت باشد، ولی ممکن است هنگام بروز احساسات قوی به خوردن پناه ببرید. ساعت ۲ بعدازظهر هنگامی که احساس خستگی می‌کنید و رئیس تان هم بی‌دلیل به شما اولتیماتوم می‌دهد، یا وقتی که با هم کارتان به توافق نمی‌رسید، خود را در بوفه اداره در حال خرید تنقلات می‌یابید.

یکی از مراجعین ما درباره مورد خاص خودش که منجر به پرخوری سازی شده بود، چنین گفت: مثلاً می‌خواستیم به یک تعطیلات ۳ روزه برویم و من به این دلیل هیجان زده بودم؛ زیرا فکر می‌کردم این یک سفر رویایی و عالی خواهد بود. ما به شهری که قبلاً برای ماه عسل مان می‌خواستیم برویم، رفتیم؛ ولی وقتی که بالاخره تعطیلات رسید، همسرم بسیار خسته بود. او نمی‌توانست مرا به گردش ببرد و دوست داشت دائم بنشیند و تلویزیون نگاه کند. همه چیز برخلاف تصور من بود. من در آن تعطیلات وجود ۱۵۰۰۰ کالری به غذا می‌خوردم.

۱ عامل همه‌گیر پرخوری احساسی حاد، زمانی رخ می‌دهد که عقربه ترازو بالا باشد. اگر ترازو آن طور که توقع دارید، پایین نرود، به عنوان راهی برای مقابله با ناامیدی تان به پرخوری پناه میبرید و از این رو احساس سرخوردگی می‌کند؛ زیرا به نظر می‌رسد که تمام تلاش‌ها بیهوده بوده است. بنابراین مشکل را حل نشدنی یافته و مقدار بیشتری از وعده‌های نیمروزی خورده یا کالری غذایتان را افزایش می‌دهید. شما می‌دانید که پرخوری کمک‌تان نمی‌کند تا وزن تان می‌کنید ولی این کار را برای خود توجیه کند؛ زیرا فکر می‌کنید ترازو با شما نامهربان بوده است. شاید پرخوری شما به این علت باشد که زمانی که در گذشته برای یکی از نزدیکان تان بحران پیش آمده بود، اضطراب تان را با پرخوری برطرف کرده و یا عدم توانایی در حل آن را با پرخوری فراموش کرده‌اید. یکی از دوستان که به این طریق به پرخوری روی آورده بود به ما گفت: «وقتی شنیدم دختر ۲۲ ساله‌ام سیگار می‌کشد، آن قدر احساس ناراحتی کردم که فوراً به سراغ یخچال رفتم و تمام چیزهایی را که در آن قرار داشت، خوردم.»

او بسیار نگران و عصبی بود و اطمینان نداشت که بتواند به دخترش کمک است، بنابراین به عنوان راهی برای آرام کردن خود، به خوردن پناه برد!

منبع: تغذیه مناسب، اندام مناسب

ترجمه: مینا جعفری

ارسال دیدگاه