کد خبر : 525725

تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۱۲ زمان : ۸:۲۰

آیا اشتغال مادر، به زیان فرزند پسر است؟

به گزارش مجله اینترنتی تازه‌های جهان ، نمی‌توان ادعا کرد که کارکردن مادر باعث آسیب دیدن رشد کودک می‌شود. مطالعات نشان می‌دهد که کودکان مادران شاغل از نظر اضطراب، تمایل به رفتارهای بزهکارانه، وابستگی یا شکایت از اختلالات وابسته به استرس (فشار روانی) از قبیل سردرد و دل پیچه، با کودکانی که مادرانشان تمام وقت […]

به گزارش مجله اینترنتی تازه‌های جهان ، نمی‌توان ادعا کرد که کارکردن مادر باعث آسیب دیدن رشد کودک می‌شود. مطالعات نشان می‌دهد که کودکان مادران شاغل از نظر اضطراب، تمایل به رفتارهای بزهکارانه، وابستگی یا شکایت از اختلالات وابسته به استرس (فشار روانی) از قبیل سردرد و دل پیچه، با کودکانی که مادرانشان تمام وقت در خانه هستند، تفاوت ندارد. اما تفاوت‌های بسیاری به‌ویژه در زمینه استقلال و وابستگی بین این ۲ گروه کودکان وجود دارد.

%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D8%BA%D8%A7%D9%84 %D9%85%D8%A7%D8%AF%D8%B1 آیا اشتغال مادر، به زیان فرزند پسر است؟

مادران شاغل فرزندانشان را از سنین خردسالی تشویق می‌کنند تا خودکفا شوند. و مستقل بار بیایند. این کودکان قادرند که از خود و دیگر اعضای خانواده همچون فرد بزرگسال مواظبت کنند. در انجام کارهای خانه مشارکت بیشتری داشته باشند و با سهولت بیشتری از عهده این کارها برآیند. این آموزش استقلال در سنین ابتدایی سودمندی‌های زیادی برای ایجاد انگیزه و تلاش در جهت پیشرفت و کسب شایستگی به دنبال دارد. به علاوه دیده شده است که فرزندان زنان شاغل مادرانشان را زنان شایسته‌تری تلقی می‌کنند و دختران چنین مادرانی اغلب برای پیشرفت دختران اعتمادبه‌نفس و انگیزه پیشرفت بیشتری پیدا می‌کنند و برای رسیدن به هدف‌های خود پافشاری بیشتری دارند.

البته همیشه موضوع به این خوبی پیش نمی‌رود. پژوهش‌های اخیر نشان داد اشتعال مادر ۱ پیامد منفی هم دارد و معمولاً ضریب هوشی و نمره‌های درسی پسران این عده از مادران، تا حدی کمتر از پسرهایی است که مادرانشان تمام وقت در خانه هستند. دلایل مختلفی می‌توان برای این مطلب ذکر است. شاید یکی از مهم‌ترین آنها نقش مادر به عنوان ۱ مربی و آموزگار باشد.

به هر حال بسیاری از روان‌شناسان دریافته‌اند همان‌طور که طلاق اثرات مخرب طریق بر فرزندان پسر دارد، اشتغال مادر نیز بیشتر به ضرر پسران است تا دختران. ظاهراً این امر به چگونگی ارتباط والدین با فرزندان خود به هنگام رویارویی خانواده با فشار روانی بستگی دارد.

اگر دلیل مادر برای کار کردن این باشد که از شغل خود راضی است و می‌خواهد مشکلات مالی خانواده را رفع کند، آشفتگی کمتری در خانواده رخ خواهد داد.

اگرچه مادران شاغل تقریباً نصف زمانی را که مادران خانه‌دار به فرزندان خود می‌پردازند، صرف تربیت کودکان خود می‌کنند؛ ولی فرزندان آنها به صورت طبیعی رشد می‌کنند و در مواردی نیز از ویژگی‌های مثبت بیشتری برخوردارند. به نظر می‌رسد کیفیت زمانی که این گونه مادران و فرزندان با یکدیگر می‌گذرانند، همراه با کاربرد شیوه‌های مناسب فرزندپروری مهم‌تر از تعداد ساعاتی است که مادران خانه‌دار به فرزندان خود می‌رسند. زمانی که مادران شاغل کاری را انتخاب می‌کنند و از آن راضی هستند از زندگی خود خشنودتر می‌شوند و در تقسیم کارهای خانه منصفانه تر عمل می‌کنند و اعتمادبه‌نفس و احساس شایستگی خود را به فرزندشان انتقال می‌دهند. در واقع مادران شاغل وقت کمی برای پرداختن به فرزندانشان دارند ولی چون اغلب آنها از تحصیلات بیشتری برخوردار هستند، شغل‌های سطح بالاتری را برای فرزندانشان آرزو می‌کنند و آنها را برای رسیدن به مراتب بالا یاری می‌دهند.

دختران این‌گونه مادران هم اکثراً مادران خود را الگو قرار می‌دهند. به طور کلی هم مادران غیرشاغل که از خانه داری خود احساس رضایت و شایستگی می‌کنند و هم زنان شاغل که از اشتعال خود راضی هستند، رابطه مثبت بیشتری با فرزندانشان دارند. برعکس، زنانی که از کارنکردن خود ناراضی هستند و مایلند در خارج از منزل کار برای خود دست و پا کنند، برخوردهای ناهنجارتری با فرزندان خود در پیش می‌گیرند.

البته باید این نکته را ذکر کرد که باید به این مسئله در زمانی که بچه‌ها اوقات فراغت بیشتری دارند توجه خاص نمود ( مثل تعطیلات تابستان ). پدر و مادر بچه‌هایی که هر ۲ شاغلند نگران این موضوع هستند که فرزندان آنها در طول روز بی‌سرپرست و به دور از کنترل، در اختیار خودشان هستند. گاهی این وضعیت در سنین ۸ تا ۱۵ سال به دلیل ارتباط با دوستان ناباب و مشکل دار، موجب شکل‌گیری کج‌روی و کج رفتاری می‌شود و در آن صورت است که مشکلاتی پدید می‌آید. به همین منظور لازم است در این شرایط کنترل بیشتری روی این کودکان به سن ریسک‌پذیر دارند (۱۰ تا ۱۷ سال) به عمل آید. مادران باید برای دختران بالای ۱۲ سال برنامه‌هایی درباره نیاز خانه پیش بینی کنند و از آنان مسئولیت بخواهند و دختران را به اندازه کافی مورد تشویق قرار دهند. مثلاً مادر از دختر نوجوان خود بخواهد که برای بازگشت پدر و مادر به خانه سفره پهن کند و یا سالاد و چای آماده کند و یا ۱ آشپزی ساده مثل پختن نیمرو را از او بخواهد که البته هر خانواده نسبت به شرایط زندگی خود می‌تواند این را فراهم کند. این مسائل می‌تواند هم جنبه آموزشی و هم پرکردن اوقات فراغت فرزندان را داشته باشد. فرزند پسر نیز می‌تواند خرید کند. به طور کلی والدین باید خود را موظف به داشتن برنامه گروهی کنند.

ولی باید در نظر داشت حضور والدین در شکل‌گیری شخصیت فرزندان تأثیر مهمی دارد، پس تمام روز خود را با کار پر نکنید. نیازهای عاطفی بچه‌ها را هم در نظر بگیرید.

ارسال دیدگاه