کد خبر : 3736

تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۷ زمان : ۸:۱۵

هیچ علاقه‌ای به او ندارم / مشاوره خانواده

سؤال : پدر و مادرم از دوران کودکی ام درگیری و اختلاف داشتند و در جریان این درگیری ها بارها کتک خورده ام. از پدرم بیزارم. من بر سر هر موضوع کوچکی با او و مادرم اختلاف داشتم. در پیش‌دانشگاهی بودم که به اجبار پدرم به عقد پسرعمه‌ام که ۱۱ سال از من بزرگتر بود […]

سؤال :

پدر و مادرم از دوران کودکی ام درگیری و اختلاف داشتند و در جریان این درگیری ها بارها کتک خورده ام. از پدرم بیزارم. من بر سر هر موضوع کوچکی با او و مادرم اختلاف داشتم. در پیش‌دانشگاهی بودم که به اجبار پدرم به عقد پسرعمه‌ام که ۱۱ سال از من بزرگتر بود در آمدم. او لیسانس و دارای شغل و درآمد خوبی است و به من علاقه شدید دارد. اما من کمترین علاقه ای به او ندارم و حتی یک بار او را نتوانستم با اسم کوچک صدا کنم. واقعیت این است که من به فرد دیگری علاقه مندم که سربازی نرفته، دیپلم و شغل مناسبی نیز ندارد. ولی از ظاهر و اخلاق خوبی برخوردار است. هر روز از زندگی ام که می‌گذرد به او علاقه مندتر می‌شوم و در پی تحصیل و اشتغال هستم که بتوانم از زندگی که در آن اسیر شده ام رها شوم.

ع.ص از سبزوار

 

جواب :

عامل عمده که باعث فاصله و عدم علاقه شما به همسرتان شده حس پنهان شده انتقام از پدر و مادرتان است که بدون نظر شما این ازدواج را برای‌تان تدارک دیده اند. و طبعاً چوننیازمند محبت و توجه بوده اید آن را در جایی می‌خواستید که نشانه ای از پدر و مادرتان در آن نباشد. در این ماجرا همسرتان مورد ظلم واقعی قرار گرفته و چون از یک سو بی‌دریغ آنچه از احساس و عاطفه توجه دارد به پای شما می‌ریزد و از طرف دیگر تنها بی‌توجهی و بی‌محبتی و حتی توهین دریافت می‌کند. برای سامان دادن به شرایط لازم است ابتدا حساب او را از حساب والدینتان جدا کنید و به او مستقل از والدین و به عنوان شریک زندگی با همه خصوصیات خوبی که دارد بیاندیشید و ارتباط برقرار کنید. احساس خودتان را با او در میان بگذارید و از او برای ایجاد تعادل و بهبود بغض و کینه ای که مربوط به سالهای گذشته است کمک بخواهید.

.

..

شما هم می‌توانید سؤالات و مشکلات خود را از طریق بخش مشاوره ازدواج و خانواده با کارشناسان مجله اینترنتی در میان بگذارید.

ارسال دیدگاه