کد خبر : 375725

تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۰۶ زمان : ۷:۵۵

هر یک دقیقه، یک پرونده طلاق

طلاق، حلال طرح مشکلات زوجین به بن‌بست‌رسیده است وقتی تفاهم در خانواده رنگ می‌بازد، کانون گرم زندگی به سردی می‌گراید، گفتگوی منطقی جای خود را به مشاجره کورکورانه می‌دهد، غرور و خودخواهی ۱ دره عمیق فاصله بین زن و شوهر می‌اندازد، آن وقت است که کینه جای خود را در دل عاشق‌های دیروز و دشمنان […]

طلاق، حلال طرح مشکلات زوجین به بن‌بست‌رسیده است

وقتی تفاهم در خانواده رنگ می‌بازد، کانون گرم زندگی به سردی می‌گراید، گفتگوی منطقی جای خود را به مشاجره کورکورانه می‌دهد، غرور و خودخواهی ۱ دره عمیق فاصله بین زن و شوهر می‌اندازد، آن وقت است که کینه جای خود را در دل عاشق‌های دیروز و دشمنان امروز باز می‌کند و بمب جدایی در آستانه انفجار قرار می‌گیرد.

وقتی بمب جدایی منفجر می‌شود، طلاق حلال تلخ مشکلات می‌شود، و دل‌باخته های دیروز و دل چرکین های امروز با ۱ دنیا بهانه به مکانی در غرب تهران مراجعه می‌کنند تا خود را از این زندگی به اصطلاح مشقت بار نجات دهند، جایی برنامه « مجتمع قضایی خانواده ».

نگاهی اجمالی به پرونده‌های مجتمع قضایی خانواده و گفت‌وگو با مراجعه‌کنندگان این مرکز نشان می‌دهد روزانه تعداد زیادی زن و مرد خشمگین و افسرده، گوشه‌ای در بغل با توسل به وکیل و شهود و جمع‌آوری دلایل متنوع، می‌کوشند طرف مقابل خویش در زندگی مشترک را محکوم کنند، خود را صاحب حق نشان دهند و در بازی ۱ زندگی به انتها رسیده، با حکمی به نام طلاق خود را از این چرخش خسته‌کننده نجات دهند بدون آنکه به سرنوشت کسانی بیندیشند که قربانی واقعی این کشمکش هستند. قربانیانی به نام فرزندان طلاق.

 

دلایل زوجین برای جدایی، اعتیاد، فقر مالی، بزن بهادری، و …

گفت‌وگو با زنان و مردان به بن‌بست رسیده و آنهایی که پرونده شان برای صدور حکم طلاق به مجتمع قضایی خانواده آمده، نشان می‌دهد که اعتیاد، فقر مالی، و دخالت‌های بیجای خانواده‌ها درصد بالاتری را در بین دلایل متقاضیان طلاق به خود اختصاص داده‌اند، هرچند در این خصوص می‌توان به بهانه‌هایی نظیر اختلاف سطح طبقاتی و فرهنگی، بزن بهادری مرد، تفاهم نداشتن، بیکاری، نافرمانی زن از دستورات مرد، ستیزه‌جویی زوجین و … نیز اشاره کرد.

موارد فوق، از جمله دلایلی است که زوج‌های به بن‌بست رسیده پس از ماهها زندگی مشترک به آن رسیده‌اند و به قولی این فاکتورها مربوط به مردان و زنانی است که با درصد بیشتر تعقل پای در وادی جدایی گذاشتند، هر چند نباید از این نکته غافل شد که بیشتر پرونده‌های طلاق، از تصمیم‌های احساسی و کورکورانه نشئت می‌گیرد.

اما در کنار موارد فوق، در لابه‌لای حرف‌های مردان و زنان متقاضی طلاق به فاکتورهایی برمی‌خوریم که نشان از حضور دلایلی غیر منطقی و کاملاً احساسی و هرازگاهی از روی شکم سیری و تنوع‌طلبی در پشت اراده‌ای به نام طلاق است. این نکته زمانی عینیت می‌یابد که می‌شنویم کانون گرم زندگی ۱ زوج به دلیل زیاده‌خواهی عروس جوان متلاشی شد. یعنی وقتی که مرد خانه نتوانست ویلا و ماشین مدل بالا برای همسرش تکیه کند، به زن تنها راه نجات را در طلاق دیده و …

یا وقتی می‌شنویم زنی در توجیه علت مراجعه‌اش به دادگاه می‌گوید: آدم که نمی‌تواند مردش را در دوران نامزدی بشناسد. طلاق برای این است که اگر مرد شما باب میل شما نبود از او جدا شوی و سراغ یکی بهتر از او بروی.

از نکته‌های بالا می‌خواهیم این نتیجه را بگیریم که تقاضای طلاق بر دو دلیل استوار است: الف) دلایلی تقریباً منطقی که زوجین هیچ راهی برای ادامه زندگی مشترک ندارند. ب) بهانه‌هایی واهی و دلایلی غیرمنطقی و احساسی که طلاق برای این جماعت نوعی تنوع و زندگی ۱ بازی کودکانه و ادامه آن در شرایط کمی سخت، کاملاً احمقانه است.

 

افزایش آمار پرونده‌های طلاق در مجتمع خانواده

پس از بررسی اجمالی طلاق‌ها از لحاظ کیفی، یعنی اینکه برخی جدایی‌ها با دلایل منطقی صورت می‌پذیرد و برخی با بهانه‌های واهی، حالا به بررسی کمی پرونده‌های طلاق می‌پردازیم.

طبق آخرین آمار به‌دست‌آمده و اظهارات مسئولان قضایی خانواده، تعداد آمار طلاق و پرونده‌های جدایی زوجین رو به افزایش است و در برخی ماه‌ها بیشتر از ماه‌های پیش به چشم می‌خورد.

گفته می‌شود، روزانه بین ۳۰۰ تا ۳۶۰ پرونده طلاق در مجتمع قضایی خانواده تهران مطرح و یا رسیدگی می‌شود. با ۱ حساب سرانگشتی اگر محاسبه کنیم قضات دادگاه خانواده و مسئولان این مجتمع از ساعت ۸ صبح تا ۱۴ مشغول رسیدگی پرونده‌ها باشند، یعنی روزانه ۶ ساعت و این ۶ ساعت را در ۶۰ دقیقه ضرب کنیم، چنین به دست می‌آید که مسئولان مجتمع قضایی خانواده روزانه ۳۶۰ دقیقه به پرونده‌های خانوادگی رسیدگی می‌کنند و با توجه به تعداد ۳۰۰ تا ۳۶۰  پرونده مطرح شده در روز در مجتمع، به این نتیجه می‌رسیم که در هر دقیقه، ۱ پرونده طلاق در مجتمع قضایی خانواده مطرح شده، ارائه می‌شود، یا مورد رسیدگی قرار می‌گیرد.

به راستی این آمار، زنگ خطر را برای خانواده‌ها به صدا در نمی‌آورد؟ «هر ۱ دقیقه، ۱ پرونده طلاق» می‌تواند به عنوان تیتری هشدارآمیز و عبرت‌آموز مطرح شود که تا مسئولان امر، کارشناسان، و خانواده‌ها چاره‌ای برای مهار این معضل رو به رشد بیندیشند.

 

طلاق و زیبنده خانواده‌های مسلمان نیست

دکتر حمیدیان قضات موفق و استادان برجسته دانشگاه است که علاوه بر اداره مجتمع قضایی خانواده، حضور سبز و گرمی در برنامه‌های تلویزیونی دارد و از معدود مسئولان است که با لبخندی همیشگی و ارائه دیدگاه‌های کارشناسی، عنوان ۱ چهره فرهنگی موفق نیز شناخته شده است.

ایشان به اتفاق همسر خویش که از قضات توانمند این مجتمع است و همکاری سایر قضات، کارشناسان و مشاوران توانمند مجتمع قضایی خانواده، سهم بسزایی در محکم کردن بنیان خانواده زوج‌های ناسازگار و در آستانه جدایی دارند تا جایی که می‌شنویم ماهانه ده‌ها زوج که ۱ قدم با طلاق فاصله داشتند به خاطر بهره‌مندی از نظریات و دیدگاه‌های روشنگرانه و کارشناسی دکتر و همکارانشان به زندگی بازگشتند و این بار شروع محکمی برای ادامه «در کنار هم بودن» داشته‌اند.

دکتر حمیدیان با تأیید این نکته که در هر ۱ دقیقه ۱ پرونده طلاق در مجتمع قضایی خانواده مطرح شده و مورد رسیدگی قرار می‌گیرد، می‌گوید: متأسفانه ما با آمار نامطلوبی در خصوص طرح پرونده‌های طلاق در مجتمع قضایی خانواده روبه‌رو هستیم و این نکته زیبنده خانواده‌های مسلمان ایرانی نیست.

رئیس مجتمع قضایی خانواده در ادامه می‌گوید: بیشتر پرونده‌های طلاق زوجین در آستانه جدایی و «اعتیاد مرد و بیکاری و فقر مالی» باز می‌گردد، هر چند در این خصوص می‌توان به فاکتورهایی نظیر زیاده‌خواهی زن، دخالت بیجای خانواده‌ها، بزن بهادری مرد خانه، فاصله طبقاتی و اختلاف فرهنگی و … نیز اشاره کرد.

سخنان دکتر حمیدیان وقتی عینیت بیشتری می‌یابد و ملموس‌تر می‌شود که از زمان رئیس سازمان زندان‌ها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور می‌شنویم: درصد قابل توجهی از آمار زندانیان مربوط به اعتیاد و چک است.

در حقیقت وقتی حدود ۶۰ تا ۷۰% زندانیان، افرادی باشند که به دلیل اعتیاد و فقر مالی و بیکاری و برگشت خوردن چک راهی زندان شدند، می‌توان چنین نتیجه گرفت و استنباط کرد که این معضل در خانواده‌ها نیز رسوخ کرده و درصد بالایی از متقاضیان طلاق با دلایلی نظیر اعتیاد همسر و بیکاری و فقر مالی به دادگاه خانواده مراجعه کردند تا با گرفتن طلاق، خود را از این زندگی، زندگی که نه، حیات توام با روزمرگی نجات دهند.

دو نوع زمینه در پشت پرده «اراده‌ای برای طلاق» وجود دارد:

الف) طلاق به دلیل شرایط سخت زندگی (منطقی‌تر است)

ب) طلاق مبتنی بر تنوع‌طلبی، خودخواهی، زیاده‌خواهی و … (کاملاً غیرمنطقی، کورکورانه و احساسی است)

ارسال دیدگاه