زندگی‌نامه حمید گودرزی از زبان خودش

حمید گودرزی نفر ۴۷۳ کنکور سراسری

حمید گودرزی در دوم آذرماه سال ۱۳۵۶ در تهران به دنیا آمد و به جز او خواهرش که متولد سال ۱۳۶۲ است فرزندان خانواده گودرزی را تشکیل می‌دهند. پدر وی شغل آزاد دارد و مادرش خانه‌دار است.

او می‌گوید: «در دانشگاه سراسری رتبه ۴۷۳ را به دست آوردم و در دانشگاه آزاد در مصاحبه‌ای عملی، رتبه ششم را کسب کردم.»

بد نیست بدانید که از نظر خانواده او نسبت به هنر چیست و وی چگونه بازیگر شد.

«با توجه به اینکه محیط خانواده من، هنری نیست، والدینم با فعالیت من در زمینه هنر مخالفند؛ چرا که بر این عقیده‌اند این کار آینده ندارد! اما به هر حال من به سوی این رشته سوق پیدا کردم. داستان فعالیت من در این زمینه هم از دیدن جشنواره فیلم آغاز شد. ۱ شب تلویزیون داشت اختتامیه مراسم جشنواره فیلم را نشان می‌داد، که من بسیار خوشم آمد.

با خودم گفتم بد نیست من هم وارد این جورگه شوم و در این افکار بودم که با بهروز بقایی آشنا شدم. البته جریان آشنایی ما هم جالب بود. در یکی از روزهای سال ۷۲ و یا ۷۳ ماشین بهروز بقایی کنار خیابان ما پنچر شد و ما کمک کردیم تا ماشینش را راه بیندازد و همین مسئله باب آشنایی ما شد. او به من گفت که: «من تئاتر کار می‌کنم.» از آنجا که چهره او در تلویزیون برایم آشنا بود، به هنر اظهار علاقه نشان دادم و کارم را در زمینه تئاتر با بهروز بقایی شروع کردم، بعد هم در دانشگاه قبول شدم و به دانشگاه رفتم.»

اولین پیشنهاد حمید گودرزی

همسر بهروز بقایی یعنی پرستو گلستانی مشغول ساخت فیلم « دانی و من » بود و به ۱ نفر احتیاج داشت که هم بازی کند و هم شعر بخواند. به پیشنهاد شوهرش من برای بازی در آن مجموعه معرفی شدم، گرچه پیش از آن در ۱ تله تئاتر تلویزیونی به نام « کشتی اسپرانزا» که از شبکه دوم پخش شده بود، بازی کردم.

در سریال دانی و من ، من نقش ۱ پسر جوان را بازی می‌کردم که کارش آهنگ‌سازی و خوانندگی بود، اگرچه احساس کردم در این سریال به لحاظ اینکه برای اولین بار جلوی دوربین می‌رفتم، خیلی مصنوعی بازی کردم، البته با تذکر کارگردان و شوکی که به من وارد کرد به خودم آمدم.

به موسیقی علاقه دارم

در زمانی که در سریال «دانی و من» بازی می‌کردم، پیش آهنگ‌ساز این سریال دوره سلفژ را گذراندم، البته گیتار و به صورت دست و پا شکسته ویولن نیز می‌زنم.

کاسبی خراب است

حمید گودرزی در حال حاضر شغل دیگری ندارد. وی بین سریال دانی و من و مسافری از هند در مدت ۴ سال در ۲ فیلم سینمایی به نام‌های سهراب و پسران مهتاب و سریال دیوار شیشه‌ای که از شبکه ۲ پخش شد ایفای نقش کرد.

او می‌گوید: «بازی در این ۳ سریال و ۲ فیلم سینمایی از لحاظ اقتصادی خوب نبود. زمانی که در آن مجموعه‌ها بازی می‌کردم، پول زیادی نمی‌گرفتم. چرا که ۳ برابر آن مبلغ را سالیانه از پدر و مادرم نگرفتم، الان هم فکر نکنید که به خاطر پول این کار را انجام دهم، بلکه تنها به خاطر عشق است. البته در دنیا هنرپیشه‌ها بهترین زندگی را دارند اما هنرپیشگی در ایران آینده‌ای ندارد.»

معیار حمید گودرزی برای بازی این گونه است که ابتدا کل قصه برایش مهم است و سپس کسی که باید رو به روی او بازی کند. او همچنین به نقش‌های ملودرام و تاریخی علاقه دارد و در مورد نقش‌های مختلف می‌گوید : «به عقیده من هر نقشی چه ملودرام و تاریخی و چه پلیسی و غیره برای خود خصوصیتی دارد.»

او در رابطه با نقش مقابل می‌گوید: «رو به روی دیوار هم می‌شود بازی کرد اما زمانی که روبه‌روی ۱ آدم بازی می‌کنی منتظر جوابی در چشمان هنرپیشه هستی. در حال حاضر بازیگری

حرفه‌ای دنیا می‌گوید، نقشی که بازی می‌کنی باید بتواند روی هنرپیشه مقابلت هم تأثیر بگذارد. من اگر قرار است کسی را عصبانی کنم، باید به جایی برسم که او را عصبانی ببینم.»

نقش تحصیلات از نگاه حمید گودرزی

تحصیلات آکادمیک در زمینه بازیگری شما را وارد جریانی می‌کند که مجبورید ناخودآگاه با مقوله‌هایی روبه‌رو شوید، من با آن دسته بازیگرانی که توی خیابان هنرپیشه شده‌اند مخالفم…

پس برای ۱ بازی بهتر ۱ تحصیلات دانشگاهی نیاز است؟ نه ! تنها تحصیلات باعث می‌شود شما بهتر باشید و بهتر تصمیم‌گیری کنید.

حمید گودرزی در بین کارگردان‌های ایرانی به کارهای داریوش مهرجویی بسیار علاقه‌مند است و در مورد فضای کاری درامر سینما می‌گوید: فضای اثرهای رئالیستی را دوست دارم، مثل فیلم‌های «خانه خلوت»، «سایه خیالی»، «پرده آخر» و به خصوص «اجاره‌نشین‌ها»ی مهرجویی که به واقعیت نزدیک است و خیلی سخت میشود تشخیص داد که در این فیلم برای نزدیک شدن به نقشی که قرار است بازیگر بازی کند چه کارهایی باید انجام دهد! یا همان فرزاد «مسافری از هند» را برای شما مثال می‌زنم.

وقتی چارچوب کلی ۱ شخصیت ساخته می‌شود شما متوجه می‌شوید که فرزاد کیست و چگونه است … حال می‌ایید و رفتاری را برای این آدم طراحی می‌کند که فرزاد با این شخصیت اگر عاشق شود چه می‌شود؟ اگر فارغ شود چه؟ وقتی دروغ می‌گوید، چه جوری است … در این موارد ۱ سری کارهای کلی‌تری هم وجود دارد که می‌توانید به ریز آنها دست پیدا کنید.

فیلمنامه مسافری از هند مخلوطی از نقاط تیره و روشن است هر چه نقاط تاریک، روشن‌تر شود بازی در آن نقش آن راحت‌تر است.

حرف آخر حمید گودرزی

«دنیا به سرعت دارد به طرف تکنولوژی پیش می‌رود … به نظر من زندگی باید ساده‌تر از این حرف‌ها شود من خودم دوست داشتم در دهه ۱۹۳۰ میلادی زندگی می‌کردم تا زمان حال… دنیا دارد به سمت خیانت پیش می‌رود، قبول ندارید؟!