کد خبر : 2260

تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۰ زمان : ۷:۰۰

این زندگی است یا عذاب الیم

بدون شک ما در دروه پرآشوب که ارزشهای انسانی پایمال می‌شود زندگی می‌کنیم. اصولاً دنیاپرستی، روح انسانیت را از انسانها گرفته، تکبر و خودخواهی و بی‌توجهی به هم‌نوع خود او را در سراشیبی سقوط قرار داده است. به چهره های مردم نگاه کنید که در معابد و خیابانها و بازارها در رفت و آمد هستند، […]

بدون شک ما در دروه پرآشوب که ارزشهای انسانی پایمال می‌شود زندگی می‌کنیم. اصولاً دنیاپرستی، روح انسانیت را از انسانها گرفته، تکبر و خودخواهی و بی‌توجهی به هم‌نوع خود او را در سراشیبی سقوط قرار داده است. به چهره های مردم نگاه کنید که در معابد و خیابانها و بازارها در رفت و آمد هستند، اکثراً مضطرب و نگران و اخم کرده‌اند. چرا باید اینطور باشد؟

 

images این زندگی است یا عذاب الیم۲۰

 

حضرت موسی بن جعفر علیه السلام فرموده است:

مردم روی زمین پیوسته در رحمت خدا به سر می‌برند، مادامی که یکدیگر را دوست بدارند و ادای امانت کنند و رفتارشان بر رفق حق و حقیقت باشد.

ما چقدر مصداق این روایت نورانی هستیم؟ در حالیکه منافع و پول را برای غربیها قبله آمال می‌دانیم اینکه برای آنان هیچ چیزی به اندازه منافع اهمیت ندارد. اما در داخل کشور خودمان هم این مسأله به مراتب مهمتر شده، یعنی حلال مشکلات، منافع و پول است. حرام خواری در جامعه امروز ما آشکارا معلوم است. از نزول خواری گرفته تا دوا و درمان و ویزیت بیمارستانها و مطبها و انواع و اقسام خرید و فروشها. اینکه در کشورهای عربی مثل کویت موقع اذان ظهر، بازاریها، مغازه ها را به همان حال لگذارند و بروند سر نماز، در ایران این اتفاق یا انجام نمی‌شود و درب اکثر مسجدها بسته است یا پیرمردان و عده کمی جوانان به موقع سر نماز حاضر می‌شوند.

چه انتظاری دارید؟ ما از نیکی به یکدیگر و دستگیری از یکدیگر و مهمتر از اینها از نماز و بندگی خداوند فراری هستیم. آیا مشکلات ما حل می‌شود؟ آیا با تظاهر می‌توان زندگی کرد؟ چطور می‌توانیم خودمان از انسانیت دوری کنیم آنگاه افراد دیگر را به انسان بودن توصیه کنیم؟ امروزه پریشانی و افسردگی در جامعه ما بیداد می‌کند و هر روز بر بیماران روانی افزوده می‌شود و هیچ فریادی به گوش هیچ کس نمی‌رسد و هیچکس خودش را مسئول نمی‌داند.

 

محسن ذوالفقاری از ساوه

ارسال دیدگاه