کد خبر : 526429

تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۲۳ زمان : ۱۶:۰۰

امام جواد(ع) از غیبت امام عصر(ع) خبر داده‌اند؟

به گزارش تازه‌های جهان ، حضرت عبدالعظیم حسنی می گوید: من بر آقایم محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب(ع) وارد شدم. به قصد اینکه از او درباره قائم سؤال کنم که آیا او مهدی است یا دیگری، حضرت ابتدائا فرمود: … یا اباالقاسم! ان القائم […]

به گزارش تازه‌های جهان ، حضرت عبدالعظیم حسنی می گوید: من بر آقایم محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب(ع) وارد شدم. به قصد اینکه از او درباره قائم سؤال کنم که آیا او مهدی است یا دیگری، حضرت ابتدائا فرمود: … یا اباالقاسم! ان القائم منا هو المهدی الذی یجب ان ینتظر فی غیبته و یطاع فی ظهوره و هو الثالث من ولدی …(۱)؛ ای اباالقاسم! همانا قائم از ما همان مهدی است که واجب است در غیبتش انتظار او را کشیده و هنگام ظهورش از او اطاعت شود و او سومین از اولاد من است. . .

در روایت دیگری صقر بن ابی دلف می گوید: به امام جواد(ع) عرض کردم: چرا قائم را منتظر خوانند؟ فرمود:. . . لان اله غیبته تکثر ایامها و یطول اءمدها فینتظر خروجه المخلصون و ینکره المرتابون …(۲)؛ زیرا برای او غیبتی است که روزهایش زیاد و مدتش طولانی خواهد بود. مخلصین در انتظار خروج او به سر خواهند برد، و شک کنندگان او را انکار خواهند کرد. . . همچنین مرحوم صدوق؛ به سندش از صقر بن ابی‏دلف نقل کرده که از امام جواد(ع) شنیدم که می‏ فرمود: “الإمام بعدی اِبنی علیّ، أمره أمری وقوله قولی وطاعته طاعتی، والإمام بعده ابنه الحسن أمره أمر أبیه وقوله قول أبیه وطاعته طاعه أبیه. ثمّ سکت فقلت له: یابن رسول اللَّه! فمن الإمام بعد الحسن؟ فبکی(ع) بکآءً شدیداً، ثم قال: إنّ من بعد الحسن ابنه القآئم الحقّ المنتظر…”(۳)؛ “امام بعد از من فرزندم علی است، امر او امر من وقول او قول من وطاعت او طاعت من است. و امام بعد از او فرزندش حسن است. امر او امر پدرش، و قول او قول پدرش، وطاعت او طاعت پدرش می ‏باشد. آن گاه ساکت شد. عرض کردم: ای فرزند رسول خدا! امام بعد از حسن کیست؟ امام گریه شدیدی کرد، سپس فرمود: همانا بعد از حسن فرزندش قائم به حقّ منتظر است…”.

 

پی‌نوشت‌ها :

۱- کمال الدین ، ص ۳۷۷؛ بحارالانوار ، ج ۵۱ ، ص ۱۵۶ ، ح ۱

۲- کمال الدین ، ص ۳۷۸؛ بحارالانوار ، ج ۵۱ ، ص ۳۰ ، ح ۴

۳- اعلام الوری، ص ۴۳۶ ؛ بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۱۵۷، ح ۵

منبع : خبرگزاری شبستان
ارسال دیدگاه