کد خبر : 5831

تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۱۲ زمان : ۷:۰۰

سرزمینم را دوست دارم زیرا …

خاک مقدس سرزمینم را دوست دارم. زیرا قدم‌های سنگین مردان و زنان بزرگی را بر روی شانه هایش تحمل کرده است. آسمان آبی سرزمینم را دوست دارم. زیرا آبی‌تر از آبی هر آسمانی است. ماه در آسمان سرزمینم درست نیافتنی نیست. کافی است شبی نردبانی بگذارید و بالا بروید تا نرسیده به انتهای سروهای بلند […]

خاک مقدس سرزمینم را دوست دارم. زیرا قدم‌های سنگین مردان و زنان بزرگی را بر روی شانه هایش تحمل کرده است. آسمان آبی سرزمینم را دوست دارم. زیرا آبی‌تر از آبی هر آسمانی است. ماه در آسمان سرزمینم درست نیافتنی نیست. کافی است شبی نردبانی بگذارید و بالا بروید تا نرسیده به انتهای سروهای بلند باغ، ماه را در دست تان احساس کنید. طلوع خورشید سرزمینم را دوست دارم زیرا وقتی خورشید برای هزارمین بار پرده خیمه شب بازان را کنار می‌زند، زندگی از سر گرفته می‌شود. رودهای خروشان سرزمینم را دوست دارم زیرا من از رودهای رونده پشتکار می‌آموزم. کوهها و قله های سر به فلک کشیده سرزمینم را دوست دارم زیرا با نگاه کردن به آنها کمربندم را محکمتر از قبل می‌بندم. مردم سرزمینم را دوست دارم زیرا مانند رود بخشنده و مانند آفتاب تابانند. سرزمینم را دوست دارم زیرا در آن به دنیا آمده ام. راه رفتن آموخته ام. زمین خورده ام و دوباره ایستادن را فرا گرفته ام. بزرگ شده ام و معنی عشق را از لابه‌لای کتابهای بوستان و گلستان پیدا کرده ام. فهمیده ام که خداوند جای دوری نیست. همین نزدیکی‌هاست و می‌دانم که روزی در این سرزمین خواهم مرد و خاک مقدس سرزمینم پذیرای تن بی‌جانم خواهدشد. اما همیشه روحم در این سرزمین خواهدماند و من در آبی آسمان متبلور خواهم شد. با رود در خواهم آمیخت و دشتها و کوههای سرزمینم را طواف خواهم کرد. و هر روز صبح نظاره گر طلوع باشکوه خورشید خواهم بود. سرزمینم را دوست دارم، زیرا سرزمین کوه، رود، آسمان، خورشید، و مردمی بی‌ریا است. اینجا سرزمینم « ایران » است.

 

آزاده نجفیان از شیراز

دیدگاه کاربران

نظرات در انتظار تایید: 9

کل نظرات : 2

ارسال دیدگاه