کد خبر : 531507

تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۱۷ زمان : ۱۲:۰۰

صد و ده هزار نفر دکترای بیکار

حداقل ۱۱۰ هزار نفر از دارندگان مدرک دکترا در کشور بیکارند. این داده اخیرِ مرکز آمار است. این مرکز اعلام نکرده که این ۱۱۰ هزار نفر به تفکیک از چه رشته‌ها و تخصص‌هایی هستند. اما آنچه مهم است بیکاری بخش زیادی از فارغ‌التحصیلان تحصیلات عالی است؛ بخشی از جامعه که قرار بوده اثرگذارترین و آینده‌سازترین‌ها […]

حداقل ۱۱۰ هزار نفر از دارندگان مدرک دکترا در کشور بیکارند. این داده اخیرِ مرکز آمار است. این مرکز اعلام نکرده که این ۱۱۰ هزار نفر به تفکیک از چه رشته‌ها و تخصص‌هایی هستند. اما آنچه مهم است بیکاری بخش زیادی از فارغ‌التحصیلان تحصیلات عالی است؛ بخشی از جامعه که قرار بوده اثرگذارترین و آینده‌سازترین‌ها باشند.
به گزارش فرارو، چرا باید فارغ‌التحصیلات دکترا با آنهمه هزینه‌ای که صرف تحصیلشان شده حالا بیکار بمانند؟ یک جامعه‌شناس بیکاری افراد داری مدرک دکتری را جدای از بیکاری حاکم بر کل کشور نمی‌داند. به گفته این جامعه‌شناس بیکاران این افراد علاوه بر اینکه دنباله سیاست‌گذاری‌های غلط اشتغال بوده، به‌دلیل گسترش بی‌رویه دانشگاه در ایران نیز شکل گرفته‌است.
دکتر حسن حسینی در مقدمه و درباره دلایل بیکاری در کشور به فرارو گفت: در همه جوامع چه صنعتی و چه غیرصنعتی بیکار وجود داشته و دارد. نسبت بیکاری اما در جوامع توسعه‌یافته نسبتی ثابت با رشدی طبیعی است. تفاوت کشورهایی همچون ما و کشورهای توسعه‌یافته در این است که وقتی از بیکاری در آن کشورها حرف می‌زنیم؛ در واقع از جمعیتی سخن می‌گوییم که در سن اشتغال قرار داشته و بیکار است، اما کمک‌های دولتی نیز از او حمایت می‌کنند. بیکاری در کشور ما اما برابر است با به خاک سیاه نشستن!
این استاد دانشگاه در گفتگو با فرارو اظهار کرد: چه در جوامع توسعه‌یافته و چه در جوامعی همچون جامعه ما برای بیکاری عواملی را ذکر می‌کنند. یکی از دلایل بیکاری عقب‌افتادگی افرادِ در سن اشتغال، محیط اجتماعی-فرهنگی‌اشان و موقعیت آن‌هاست. افراد اگر در دوره تحصیلی از ویژگی و امکاناتی برخوردار نباشند خودبخود جزو کسانی هستند که کمتر جذب بازار کار می‌شوند. همچنین یکسری تحولات اقتصادی باعث می‌شود که بخش‌هایی دچار مشکل شوند و شاغلین آن بخش‌ها بیکار شوند.
عضو انجمن جامعه‌شناسی ایران با اشاره به برنامه‌ریزی‌های غیرصحیح برای اشتغال در کشور ما تصریح کرد: اما به طور کلی دلیل عمده‌ برای بیکاری در ایران این است که در کشور ما برنامه‌ریزی اقتصادی-اجتماعی و توسعه‌ای خوب انجام نمی‌شود و همان برنامه‌های غیرصحیح هم به‌درستی اجرا نمی‌شود.
وی همچنین گفت: اولین برنامه توسعه اجتماعی در سال‌های ۶۷-۶۸ انجام شد. این برنامه دو ماه به طول کشید تا تنظیم و تصویب شود. در این دوماه کدام‌یک از وزارت‌خانه‌ها توانستند برنامه مدونی را به‌درستی تنظیم کنند و ببینند ما در کجا قرار داریم به کجا قصد داریم برویم و با چه امکاناتی؟
حسن حسنی در ادامه تاکید کرد: در آموزش عالی باید می‌فهمیدیم که در حوزه کشاورزی، صنعت، خدمات و بهداشت و درمان در چه وضعیتی قرار داریم؟به کجا می‌خواستیم و می‌خواهیم برویم و باز با چه امکاناتی؟
عضو هیات علمی دانشگاه تهران درباره برنامه ۵ساله اظهار کرد: اما وقتی ما برنامه ۵ ساله را مرور کنیم و با موقعیت تطبیق بدهیم، به نظر نمی‌رسد که حداقل‌ها نیز در نظر گرفته شده و با موقعیت‌هایی اجتماعی میزان باشد؟ ما باید مشخص می‌کردیم که می‌خواهیم یک جامعه نفتی، صنعتی یا غیره باشیم؟ بنابراین بخش عمده‌ای از بیکاری ما به این موضوع برمی‌گردد.
وی در ادامه به دلیل دیگری بیکاری پرداخته و گفت: بخش دیگری از بیکاری در جامعه ما به انفجار جمعیتی در دهه ۶۰ بازمی‌گردد. این انفجار باعث شد هرم جمعیتی در سنین ۰ تا ۱۰ سالگی متورم شود و این تورم از طول به سمت راس افزایش پیدا کند. در دهه ۸۰ ما با تورم هرم جمعیتی روبرو بودیم؛ جمعیتی که کم‌کم در حال ورود به بازار کار بود. اما به این پیش‌بینی نیز در برنامه‌ریزی‌های ما برای اشتغال کمتر توجه شده بود.
این جامعه‌شناس همچنین تصریح کرد: در حال حاضر ما تعداد زیادی کلاس در مدارس داریم که خالی هستند. به این دلیل که ساخت این کلاس‌ها مصادف بود با تورم هرم جمعیتی متولدین دهه ۶۰٫
حسنی با اشاره به اینکه ما جامعه مصرفی هستیم و نه تولیدی گفت: درنتیجه با مشکلاتی ساختاری مواجه هستیم که باید در ارتباط با جامعه جهانی آن‌ها را نگاه کنیم. باید از خود بپرسیم که در این جامعه جهانی جامعه ما تولیدکننده است یا مصرف‌کننده؟ و یا هم تولیدکننده و هم مصرف‌کننده؟
این استاد دانشگاه گفت: جامعه ما، به‌خصوص در جامعه شهری، هم در صنعت و هم در کشاورزی جامعه‌ای مصرفی است تا تولیدکننده. چراکه در جوامع شهری دوگروه اشتغال دارند؛ یکی گروه تجارت و دادوستد، گروه خدمات و گروه تولید. اما جامعه ما در بخش تولیدات هیچ تغییری نکرده‌است.
وی تصریح کرد: برای مثال پیشرفت ما در صنعت و خودروسازی چه بوده؟ هیچ. ما قالب‌های صنعتی پژو، رنو و… را وارد کردیم و تحویل مردم دادیم. بنابراین بخشی از افراد تحصیل‌کرده در این تخصص بیکار مانده‌اند.
چرا فارغ التحصیلان، تحصیلات عالی بیکارند؟
عضو انجمن جامعه‌شناسی ایران در بخش دوم سخنانش درباره بیکاری افراد با مدارک بالای تحصیلی اظهار کرد: بنابراین و با این مقدمه متوجه می‌شویم که دلیل اینکه بیکاری در تحصیلات عالیه زیاد شده، عدم تناسب بین نیازهای جامعه و یک واقعیت به‌نامِ گسترش رشته‌های تحصیلی است.
وی در ادامه توضیح داد: در جامعه ما مفهوم تحصیلات با هدف تحصیلات تفاوت دارد. هدف تحصیلات به طور کلی کسب دانش بیشتر برای ارائه خدمات است. این در حالی است که در ایران تحصیلات دانشگاهی تبدیل به یک پرستیژ اجتماعی کاذب شده‌است. همانطور که ما در قدیم و در ساختارهای سنتی ایل‌چی، کدخدا، سرآبدار و… داشتیم، حالا در جوامع شهری هم افراد احتیاج به عنوان دارند و عناوین دهن پرکنی مانند دکتر و مهندس در ایران رشد زیادی داشته‌اند.
این استاد دانشگاه با انتقاد از اینکه در ایران افراد خود را با عناوینشان معرفی می‌کنند و نه با تخصصشان گفت: این در حالی است که در جوامع دیگر افراد خودشان را براساس تخصصشان معرفی می‌کنند و نه با مدرکشان. در این جوامع مهم این است که این افراد در کدام بخش کار می‌کنند و شاید تنها مکانی که از عناوینی مانند دکتر استفاده شود در بخش‌های درمانی و به دلیل سلسله‌مراتب باشد.
وی اظهار کرد: بنابراین عطش مدرک‌گرایی در جامعه ما یک بحث فرهنگی است. گسترش بی‌رویه دانشگاه‌های دولتی، مراکز فنی، پیام نور و… نیز در همین راستا موضوع و سیاستی بدون هدف است. در چنین شرایطی می‌بینیم که دکترا گرفتن در جامعه ما بدل به یک کار ساده شده‌است. به این معنا که وقتی گسترش دانشگاه و مراکز علمی در طی دو دهه افزایش می‌یابد به تدریج میزان بیکاران مدارک تحصیلات عالیه نیز افزایش می‌یابد.
دکتر حسن حسینی در ادامه گفت: البته نمی‌توان گفت که همه افرادصاحب مدارک تحصیلات عالیه تنها مدرک دارند؛ تعدادی از آن‌ها تخصص لازم را نیز کسب کرده‌اند. اما از آماری که اعلام شده یعنی بیکاری ۱۱۰هزار فارغ‌التحصیل دکترا مشخص نیست که هریک از کدام بخش هستند. به هرحال درصد قابل‌توجهی از آن‌ها افرادی هستند که مدارکشان قابل اعتنا نیست.
وی تصریح کرد: در حال حاضر ما با دانشگاه‌هایی مانند آزاد، علمی-کاربردی و… مواجهیم که به شدت گسترده شده‌اند. اما بر چه اساسی پهنه آموزش عالی تا این حد گسترش یافته است؟ این در حالی است که برای رفع بیکاری باید سیاست کوتاه‌مدت و درازمدتی ایجاد می‌کردیم که بتوانیم نیروها را تربیت کنیم.
وی همچنین به سیاست‌های دولت قبلی اشاره کرده و تاکید کرد: از سال ۸۴ تا ۸۸ که اصول‌گرایان بر سرکار آمدند شعارشان نفی هولوکاست و هسته‌ای بود که همین موضوع روند رو به رشد جامعه را در بخش‌های مختلف متوقف کرد. بنابراین نباید جای تعجب در افزایش بیکاری وجود داشته باشد. اگر بخواهیم کشور را به وضعیت مطلوبی برسانیم باید مجددا در زمانی سیستم‌ها را اصلاح کنیم.
این جامعه‌شناس همچنین درباره تبعات بیکاری افراد تحصیل‌کرده جامعه گفت: اما تبعات بیکاری افرادی که تحصیلات عالی دارند چیست؟ بیکاران تحصیل‌کرده ما که باسواد هستند از کشور خارج می‌شوند. آن‌دسته از تحصیل‌کرده‌هایی نیز که تنها به کسب مدرک نایل شده‌اند هم از کشور خارج خواهند شد. درنتیجه ما از بهره‌مندی از فارغ‌التحصیلان واجد تخصصمان محروم می‌شویم. چرا که جامعه نتوانسته آن‌ها را جذب کند.
حسن حسینی در انتها تصریح کرد: در نهایت ما یک اقتصاد غیردولتی باقی خواهیم ماند که از تولیدات کشورهای دیگر استفاده می‌کنیم که محصلان خودِ ما در شرکت‌های آن کار و فعالیت می‌کنند.
ارسال دیدگاه