کد خبر : 493139

تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۲۸ زمان : ۱۸:۰۰

عاقبت فرار دختر از خانه

عاقبت فرار دختر از خانه دختر ۱۹ ساله وقتی از خانه فرار کرد، مادر او با شنیدن این خبر، خودسوزی کرده و جان خود را از دست داد. این، عاقبت فرار دختر از خانه است. مقابل اتاق قاضی شعبه ۱۱۵۶ دادسرای جنایی دست دختر و پسر جوانی با دستبند به یکدیگر قفل شده است و […]

عاقبت فرار دختر از خانه

دختر ۱۹ ساله وقتی از خانه فرار کرد، مادر او با شنیدن این خبر، خودسوزی کرده و جان خود را از دست داد. این، عاقبت فرار دختر از خانه است.

مقابل اتاق قاضی شعبه ۱۱۵۶ دادسرای جنایی دست دختر و پسر جوانی با دستبند به یکدیگر قفل شده است و به فاصله چند متری آنها، ۳ نفر که لباس سیاه به تن کرده‌اند، مدام برای دختر جوان خط و نشان می‌کشند.

پرونده روی میز قاضی رسول غنیمی قرار می‌گیرد و چند دقیقه بعد دختر پسر جوان به همراه ۳ مرد سیاه‌پوش وارد اتاق دادگاه می‌شود. در بررسی مقدماتی پرونده از سوی قاضی مشخص می‌شود، چند روز پیش از این، دختر ۱۹ ساله با فرار از خانه، پس از دوستی خیابانی با جوانی که اکنون بعنوان متهم مقابل میز قاضی نشسته از سوی وی اغفال شده است. وقتی قاضی علت فرار دختر از خانه را سؤال می‌کند، دختر جوان بغض می‌کند و تنها به ۱ جمله بسنده می‌کند.

آقای قاضی! من گول خوردم، فکر نمی‌کردم این طور شود، ای کاش از خانه فرار نمی‌کردم.

قاضی از پیرمردی که لباس سیاه به تن دارد، می‌خواهد تا شکایت خود را مطرح کند.

 

خودسوزی مادر

مرد با اولین کلمه بغض می‌کند و می‌گوید: آقای قاضی، پس از فرار دختر از خانه، همسرم که تاب و تحمل این ننگ ایران نداشت خودسوزی کرد و پس از ۴۸ ساعت جدال با مرگ سرانجام به علت شدت جراحات وارده جان خود را از دست داد. با ثبت این شکایت، قاضی پرونده را برای ادامه تحقیق به شعبه ۱۱ پلیس آگاهی ارسال کرد.

 

 حمله برادر به خواهر

هنگامی که دختر و پسر جوان در حال انتقال به آگاهی بودند، برادر دختر در حالی که مدام مادرش را صدا می‌کرد در ۱ لحظه به سوی خواهرش حمله‌ور شد که بلافاصله مأموران مقر در دادسرای جنایی مانع از این درگیری شدند، پسر جوان درحالی‌که به شدت می‌گریست فریاد می‌زد: تو مادرم را کشتی!

دختر جوان در حالی که می‌گریست عنوان می‌کرد: ای کاش از خانه فرار نمی‌کردم و ای کاش فریب دوستی‌های بی‌سرانجام را نمی‌خوردم.

 

منبع: روزنامه جام جم

ارسال دیدگاه