حادثه‌ای دلخراش نتیجه عصبانیت

شتاب در تصمیم‌گیری، عصبانیت و تعصب کورکورانه از جمله عواملی است که باعث می‌شود حادثه‌ای دلخراش اتفاق بیفتد. چند روز قبل ساعت ۶ بعدازظهر از طریق مرکز فوریت‌های پلیس ۱۱۰ اعلام شد زن ۲۴ ساله ای در خوراسگان به قتل رسیده است. با عزیمت مأموران به محل، دایی مقتول گفت:
۲۴ ساعت بود که از خواهرزاده‌ام بی‌اطلاع بودم. او به بهانه پیدا کردن همسرش از خانه بیرون رفته بود و ظاهراً به این بهانه قصد ولگردی داشت. ساعت ۴ بعدازظهر امروز مرد ناشناس با تلفن همراه من تماس گرفت و گفت دایی بیا سری به خواهرزاده‌ات بزن! او همه را دنبال خودش انداخته است چون در محل کارم بودم با مرد ناشناس در محل دیگری قرار گذاشتم و سر راه ۱ چاقوی تیز از قصابی گرفتم. وقتی به محل مورد نظر رسیدم، مرد ناشناس با موتورسیکلت منتظرم بود. سوار شدم و پس از طی مسافتی خواهرزاده‌ام را دیدم که کنار خیابان در حال پیاده‌روی بود. از او خواستم با من همراه شود سپس او را سوار کامیون کردم و چند کیلومتر آن‌طرف‌تر کامیون را نگه داشتم و دست و پایش را بستم و در خیابان سرش را از تنش جدا کردم. بعد خودم را تسلیم کردم.
در پی این اعترافات مادر مقتول گفت: از برادرم شکایتی ندارم. دخترم قربانی ۱ اشتباه شده است. در پارک همراه شوهر خود بود. من از دامادم و آن مرد ناشناس که برادرم را تحریک کرده شاکی هستم.
با وجود گذشت والدین مقتول، قاضی پرونده می‌گوید قانون در خصوص این جنایت بی‌تفاوت نخواهد بود.
ای کاش قاتل به جای شتاب کردن و از روی عصبانیت تصمیم گرفتن، قدری تأمل و تحقیق می‌کرد.