از سرنوشت و زندئگی راضی نیستم

سه سال پیش پدرم را از دست دادم و از آن موقع به بعد من و مادرم با هم زندگی می‌کنیم من خواهر و برادر دیگری ندارم و معمولاً در فکر و رویا فرو می‌روم و قادر نیستم درس بخوانم. اخیراً نمرات درسی من اصلاً خوب نیست و مادر نیز در بین افسردگی است. از سرنوشت و زندگی ام راضی نیستم.

ز الف-از ساری

سرنوشت انسان در گرو اراده و تلاش و اعمال اوست و به دنبال هر اقدامی طبعاً باید در انتظار نتایج متناسب با آن بود، البته گاهی اوقات به دلیل فراموش کردن اعمال گفته ها و یا پیچیده بودن ارتباط اعمال و نتایج آنها قادر به ربط منطقی بین آنها نیستیم اما بی‌شک آنچه در زندگی رخ می‌دهد و تمامی شرایط روحی و روانی، نتایج روشن حرکات گذشته و حتی نیاتی است که برای آینده در سر می‌پرورانیم. به عنوان مثال شما پس از فوت پدر ارتباط اجتماعی تان را کاهش داده‌ایم، بیشتر اوقات خود را در تنهایی و در خانه به سر برده و در برنامه‌های شاد و تفریحی به ندرت شرکت کرده‌اید و غم سوگ پدر را در سرتاسر زندگی‌تان گسترش داده‌اید که نتایج این اقدامات استمرار غمباری و فرو رفتن در رویاها و خیالات و بروز نشانه‌های افسردگی و کاهش انگیزه برای فعالیت‌های تحصیلی و اجتماعی است.