کد خبر : 523212

تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۰۳ زمان : ۱۸:۲۰

آداب و رسوم مهمانی رفتن زن ها در قدیم

مجله اینترنتی تازه‌های جهان : یکی از مشغولیات زن‌های قدیم، مهمانی رفتن به شیوه آن روز بود که امروز معمول نیست. مهمانی‌ها یکی برای ناهار و یکی برای عصرانه بود. مهمانی زنانه هیچ وقت شب انجام می‌گرفت، مگر شب عروسی و یا شب اسم‌گذاری نوزاد. حالا من از مهمانی ناهار برایتان بگویم که مثلاً چند […]

مجله اینترنتی تازه‌های جهان : یکی از مشغولیات زن‌های قدیم، مهمانی رفتن به شیوه آن روز بود که امروز معمول نیست. مهمانی‌ها یکی برای ناهار و یکی برای عصرانه بود. مهمانی زنانه هیچ وقت شب انجام می‌گرفت، مگر شب عروسی و یا شب اسم‌گذاری نوزاد. حالا من از مهمانی ناهار برایتان بگویم که مثلاً چند تا خانم پیر و جوان را برای ناهار از صبح دعوت می‌کردند. آن وقت‌ها بسیاری از خانواده‌ها برای رفت‌وآمد خانم‌ها توی منزل «الاغ بندری» نگه

می‌داشتند و زن‌ها را با الاغ به مهمانی می‌بردند. خانواده‌های اشرافی کالسکه و درشکه داشتند. خانم‌های نیز که سر طویله خودشان الاغ نداشتند، برای رفتن به مهمانی الاغ کرایه می‌کردند. در آن روزها در هر محله‌ای، مانند ایستگاه تاکسی امروز، ایستگاه الاغ بود. خانم‌ها که سوار الاغ می‌شدند، کنیزها، بقچه به بغل، پیاده در کنار الاغ حرکت می‌کردند. یک غلام بچه هم جلوی الاغ راه می‌رفت. چادر نماز مخصوص خودش را توی بقچه می‌گذاشت و دست کلفت می‌داد که همراه بیاورد. روزی که خانم‌ها مهمانی داشتند، از صبح زود مردهای خانه را بیرون می‌کردند.

نوکرها و غلام‌ها هم هرچه لازم بود می‌خریدند و مرخص می‌شدند. یکی از رسوم آن روزگار، این بود که وقتی مهمان‌های زنان به خانه‌ای می‌رفتند، اصلاً مرد نباید آنجا باشد. خانم‌های مهمان که از الاغ پیاده می‌شدند، یکراست به اتاق مخصوص می‌رفتند که آنجا را اتاق چادرکن می‌گفتند. کلفت‌ها چادر خانم‌ها را برمی‌داشتند و چادر نماز سرشان می‌انداختند. خانم‌های پیر به اتاق پیرزنها و خانم‌های جوان به اتاق دیگری می‌رفتند. اول از همه چای و قلیان می‌آوردند. هر خانمی، یک خانمی که از همه پیرتر و یا سنگین‌تر بود، بالای سفره می‌نشست و گاه برای اظهار مرحمت با دست خودش ۱ قلم استخوان را از داخل خورش قیمه یا قورمه‌سبزی در می‌آورد و به دست کلفت می‌داد که به خانم‌های پایین‌دست سفره بدهد. البته همه با دست ولی با سه انگشت غذا می‌خوردند. قاشق فقط برای آش خوردن بود. سر سفره حرف زدن ممنوع بود، فقط اگر خانم بزرگ‌تری آب می‌خورد همه می‌گفتند: عافیت باشد. و اگر عطسه می‌کرد همه خانم‌ها می‌گفتند: خیر باشد. و اگر خانم بزرگ‌تر آروق می‌زد خانم‌های دیگر می‌گفتند: راحت باشد.

در این مهمانی ها و بعضاً از قبل غذاهای مختلفی پخته می‌شد. یکی از این غذاها آبگوشت بود. در زمستان‌ها داخل خانه‌ها کرسی بود. معمولاً کرسی خانه ۱ حلقه داشت. کدبانوی خانه وقت عصر آب جوش سماور را داخل دیزی می‌ریخت و دیزی را به آن کرسی می‌آویخت. دیزی یواش‌یواش می‌جوشید و موقع میهمان کدبانو دیزی را از زیر کرسی در می‌آورد و آبگوشت و گوشت کوبیده و نان خانگی را داخل سفره می‌گذاشت. بعد خانم کدبانو ۱ بشقاب کشمش و انجیر خشک و توت خشک روی سفره می‌گذاشت و حاضران در میهمانی، به قول امروزی‌ها دسر صرف می‌کردند و آنگاه زیر کرسی می‌خوابیدند.

خانم ها به اتاق چادرکن می‌رفتند و با عوض کردن لباسها و خداحافظی با طول تفصیل از پشت پرده تا دالان با بدرقه صاحبخانه می‌آمدند. بعد سوار الاغ شده و به سمت خانه حرکت می‌کردند.

ارسال دیدگاه